شعري كه اميرالمومنين علي عليه السلام روي سنگ قبرسلمان نوشت
میراث سلمان محمدی، همه آن چیزهایی است که او را به این مقام و مرتبت نایل نمود: از روحیه آزادی خواهی و حق جویی که او را از دین مانوی و آیین مسیحیت به حقیقت آفتاب انور دین محمدی کشاند، تا حس راستی و ولایت مداری که او را از میان جمع اصحاب و زمره اهل اسلام، به وصف زیبا و پرجلال «منا اهل البیت»ی رساند.

 

خبرگزاری حوزه/ چهارشنبه هشتم صفر، برابر است با سالروز رحلت بزرگ‌مردی از خطه اصحاب خاص پیامبر(ص) و راز رشیدی از زمره اهل فکر و دل؛ سلمان فارسی که در زیر باران رحمت محمد(ص) و تحت لوای آیین اسلام و به مدد راستی و درستیش، به مقام «سلمان محمدی» نایل گشت.

نام سلمان فارسی یا همان روزبه ایرانی که از زرتشت، مانویت و مسیحیت به اسلام زیبای محمدی(ص) نایل آمد، همیشه و در هماره تاریخ، برای هر اهل نظر و خبری یادآور بزرگی و سلامت، آزادگی، شور و شیدایی است.

او که با ذهنی جوال و فکری حق جو، قدم در راه بی برگشت آزادگی نهاد و این توفیق را یافت که به مقام و منصب بی‌نظیر و «سلمان منا اهل البیت»ی نایل آید.

او که تاریخ زندگی‌اش سرشار از فراز و فرودها دلنواز و قابل تأمل است.

سرداری که با پاک‌بازی، رشادت و همراهی‌های مجاهدانه و مخلصانه‌اش با رسول اکرم(ص) و اهل بیت مطهرش، نامی بلند، یادی سترگ، منشی شگرف و اسطوره آسا برای تاریخ به ارمغان آورد.

وقتی فکر بکر ایرانی با روحیه ایمانی در زیر لوای اسلام رحمانی، ممزوج و توأمان می‌گردد، پدیده ای همچون سلمان پاک به منصه ظهور و بروز می رسد، که منش، روش، فکر و ذکرش در تاریخ به عظمت، برتری و وارستگی و نجابت مانا و ماندگار می گردد.

سلمان را با روحیه آزادی خواه و منش حقیقت گرایش می‌شناسیم؛ با ولایت‌پذیری رادمردانه و رشادت های مومنانه اش می شناسیم و همچنین با عظمت روح و سترگی وجودش.

آن جا که رسول اکرم(ص) با مقایسه‌ای میان سلمان و ابوذر، به وسعت نظر و دریای وجود این مرد بزرگ اشاره می نماید و از وی به عظمت یاد می‌کند.

یا وقتی در جنگ خندق، تجربه سلمان از رسم جنگاوری در ایران باستان به مدد سپاه اسلام می آید و حفر خندق و آرایش نظامی خاصی که به پیامبر اسلام (ص) پیشنهاد می‌دهد یاری‌گر لشکر اسلام می‌شود و آنان را به پیروزی بزرگی موفق می‌دارد و دشمنان را در مصافی ویژه به تعجب و درماندگی وامی دارد.

سلمان فارسی با همه این  ویژگی‌ها و مختصات ایمانی و انسانی، خاصه با آن روح و روان پاک و محجوب و ممتاز ایرانی، به مقامی نایل می‌آید که رشک همه اصحاب و یاران می گردد:

«السلمان منا اهل البیت»!

و همین امر از او چهره ای جاودانه، تباری بزرگ و عظیم الشأن در طول تاریخ می‌سازد.

شیخ طوسی در کتاب امالی از منصور بن رومی نقل می نماید که:

روزی به امام صادق گفتم:«ای مولای من، سخن سلمان فارسی را فراوان از شما می‌شنوم. سبب چیست؟»

فرمود:«مگو سلمان فارسی. بگو سلمان محمدی سبب آن که او را زیاد یاد می‌کنم این است که او به سه خصلت بزرگ آراسته بود: اول آن که خواسته‌ی مولایش امیرالمؤمنین را بر خواسته‌ی خود مقدم می‌داشت؛ دیگر اینکه فقرا را دوست می‌داشت و آنان را بر ثروتمندان ترجیح می‌داد و سوم اینکه به علم و علما محبت داشت.»

پیامبر، سلمان را از اهل بیتش خواند در حالی که بسیار کسان دیگر از عرب و سایر قبایل و زمرة مقربین و سابقون در میان صحابه و کبار و اطرافیان ایشان بودند،  اما موفق به کسب این لقب نشدند و این خود علاوه بر شأن و مرتبت سلمان، گویای این حقیقت هم هست که نژاد، قبیله، رنگ، زبان و چیزهایی از این دست در دین مبین اسلام و طریقت متعالی رسول آن، هیچ جایگاه و پایگاهی ندارد، تنها و تنها تقوا، منزلت عرفانی، سلوک ایمانی و عزم اعتقادی راسخ و پاکی و صداقت آنهاست که می تواند افراد را از هر تیره و درجه و قوم و قبیله ای که باشند به چنین مقام و مرتبتی نائل گرداند.

اما سلمان فارسی و به عبارت دیگر سلمان محمدی، امروز در نسل معاصر جامعه ما و هویت اکنون سرزمین عزیزمان چه جایگاهی داراست.

این سوال مهمی است که پاسخ درخور به آن می‌تواند برطرف کننده بسیاری از گره های کور فرهنگی و برآورنده راهی نو برای ظهور سبکی از زندگی شود ما میراث داران سلمان محمدی می‌توانیم از این خوان پرکرامت و غنی برگیریم.

میراث سلمان محمدی همه آن چیزهایی است که او را به این مقام و مرتبت نایل نمود:

روحیه آزادی خواهی، حق جویی و حق‌گویی که او را از دین مانوی و آیین مسیحیت، به حقیقت آفتاب انور دین محمدی(ص) کشاند.

حس راستی و ولایت مداری که او را و تنها او را از میان جمع اصحاب و زمره اهل اسلام به وصف زیبا و پرجلال «منا اهل البیت»ی رساند.

ذهن متفکر و خرد ناب او که در هر مصاف و میدانی یاری‌گر و گره‌گشای سپاه اسلام بود و از هیچ مجاهدت و کوششی در این راه از بذل اندیشه، جان، مال و توانش گرفته، تا هر اقدام دیگری که حق خواهی او را بدان وامی داشت، دریغ نورزید.

سلمان فارسی در طول دوران پیامبر اسلام(ص) همواره یار  همدل رسول عشق بود و پس از رحلت ایشان هم در غم و اندوه وقایع تلخ پدیدآمده پس از ایشان، غم‌خوار مولا و مقتدایش امیرالمومنین(ع).

او در دوران خلافت مولی علی(ع) والی مداین گردید و دمی از یاری ولایت و امامت فروگذار ننمود.

سلمان وصیت کرد تا بر روی سنگ قبرش این شعر را بنگارند که:

وفدت علی الکریم بغیر زاد

من الحسنات والقلب السلیمی

بر خدایی کریم وارد و داخل شدم، بدون زاد و توشه؛ نه حسنه ای دارم ، نه قلب سلیم و پاک.

و نقل است که امیرالمومنین علی(ع) با حضور در مراسم تدفین سلمان بیتی به این شعر اضافه فرمود بدین گونه:

وحمل زاد اقبح کل شی

اذا کان الوفود علی الکریم

همراه بردن زاد و توش برای انسان که بر خداوند وارد می‌شود زشت است

آری؛ سلمان فارسی سرداری بود پاکباز، رشید و بصیر که همراهی های مجاهدانه و مخلصانه اش با رسول اکرم(ص) و اهل بیت مطهرش، نامی بلند و یادی سترگ برجای نهاد.

او که با پیوند فکر بکر ایرانی با روحیه ایمانی در زیر لوای اسلام رحمانی پدیده ای ناب و تابناک به منصه ظهور و بروز رساند که منش و روش و فکر و ذکرش در تاریخ به عظمت و برتری و وارستگی و نجابت مانا گشت.

درود خدا و همه پاکان و نیکان بر روح پرفتوح سلمان فارسی؛ یادش گرامی و زنده و راهش پر رهرو و پاینده باد!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: حجة الاسلام شریفی ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:شعري كه اميرالمومنين علي عليه السلام روي سنگ قبرسلمان نوشت, | 10:42 | نویسنده : خادم الزینب |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.