شعوانه تعجب کرد خود وارد مجلس شد ببیند چه خبر است دید عده ای اجتماع نموده اند و واعظی بالای منبر مشغول موعظه است . شعوانه آخر جمعیت نشست در این هنگام بود که واعظ این آیه کریمه را تفسیر می نمود :
« هنگامی که آتش دوزخ ، دوزخیان را از دور ببیند ، آنها صدای وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس زدن شدید همراه است می شنوند .. »
فرقان آیه 13
این آیات الهی و کلمات قرآن چنان بر قلب شعوانه نشست و بر دل او اثر گذاشت که از اعماق جانش ناله زد ، در حال گریه به آن واعظ گفت :
ای شیخ ! من یکی از روسیاهان و مجرمان سیه دلی هستم که سراسر وجودم را عصیان و تباهی گرفته ، آیا توبه کنم ، خداوند سبحان توبه ام را می پذیرد ؟
فرمود : خانم خداوند متعال ارحم الراحمین است ، غفارالذنوب است . البته توبه تو را می پذیرد ، اگر چه گناهان تو به اندازه گناهان شعوانه باشد .
شعوانه بیشتر منقلب شد و با گریه حزین گفت : ای شیخ شعوانه من هستم ، به راستی اگر توبه کنم ، خداوند می بخشد ؟
واعظ گفت آری به راستی اگر توبه کنی خداوند مهربان تو را می آمرزد . شعوانه هماندم از صمیم دل توبه کرد از آن مجلس که خارج شد تمام گناهان را رها نمود و از بدیها دوری جست . همه ثروتی که از مسیر نامشروع کسب کرده بود در راه خدا به فقرا انفاق کرد مشغول عبادت و مناجات با خدا شد در عبادت و جبران مافات و ریاضت به حدی رسید که بسیار ضعیف و ناتوان گشت ، با سوز و گداز می گفت :
آه ! آه ! که در دنیا به این وضع افتادم نمی دانم در آخرت حالم چگونه خواهد بود ؟
آیا خداوند مرا بخشیده است ؟ آیا توبه ام پذیرفته شده است ؟ آیا ...
تا اینکه شبی سروش غیبی به گوشش رسید که : هان ای شعوانه !! دل خوش دار که خداوند تو را پذیرفته است و به زودی مقام ارجمند خود را در قیامت خواهی دید و خشنود خواهی شد ..
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حجة الاسلام شریفی ، ،
برچسبها: