تا آخر دنیا باید امامی باشد تا نیازهای معرفتی را برای مردم تبیین کند

چون دین اسلام آخرین دین است، لازم است بعد از پیامبر(ص) تا آخر دنیا همیشه کسی باشد تا نیازهای معرفتی را براساس قرآن و سنت پیامبر برای مردم تبیین کند؛ زیرا شیعه معتقد است امامت ادامه رسالت و نبوت است.

خبرگزاری شبستان: حجت الاسلام مهدی یوسفیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت در برنامه "منتظران" رادیو معارف که یک دوره آموزش رادیویی معارف مهدوی است به موضوع اختلاف دیدگاه شیعه و سنی در مورد امامت پرداخته است.
در ابتدا لازم است تعریفی از امامت داشته باشیم؛ زمانی که پیامبر(ص) از دنیا رفتند، در جامعه گروهی از مسلمانان خلافت را برای ابوبکر قرار دادند و گروهی با وی بیعت کردند. بنابراین خلافت جامعه اسلامی در اختیار ابوبکر قرار گرفت که در آن زمان باعث اختلاف شد.
بعضی ها گمانشان بر این است که بحث امامت یک بحث تاریخی است و معتقدند اختلافی در صدر اسلام رخ داده و بعد هم تمام شده و ابوبکر خلیفه اول شد دیگر بحثی ندارد ولی شیعیان این را قبول ندارند. ما امامت را بحث تاریخ نمی دانیم بلکه نیاز هر زمان می دانیم و معتقدیم که بحث اعتقادی است و در ادامه رسالت و نبوت به آن می پردازیم بنابراین این بحث برای ما زنده است.
امامت در لغت یعنی پیشوایی و رهبری و کسی که سرپرستی گروهی را برای رسیدن به یک هدف به عهده می گیرد و انسان ها را در مسیر مشخصی حرکت می دهد تا به هدف برسد.
اما اهل سنت معتقد هستند که جانشین رسول خدا یک مقام معنوی و الهی مانند نبوت نیست بلکه مقامی است که کسی در دنیا دارد و سرپرستی جامعه اسلامی را دارد و مانند رئیس جمهور می ماند که بعد از پیامبر هم ابوبکر انتخاب شده و راه و رسم مشخصی هم ندارد یا رسول خدا آن را انتخاب می کند یا مردم آن را انتخاب می کنند، اما شیعیان امامت را ادامه نبوت و رسالت می دانند امام را حجت خدا، واسطه بین خدا و مردم و واسطه فیض می دانند.
شیعه معتقد است که اگر نبوت با پیامبر تمام شد به خاطر این است که امامتی بعد از پیامبر است که سرپرستی جامعه اسلامی را در مسیر دین به طرف قرب الهی و تعالی راهبری می کند بنابراین وقتی زاویه دید نسبت به مفهوم امامت عوض شد دلایل و ویژگی های امام هم عوض می شود.
از نظر شیعه امامت یک مقام الهی و یک عهدی است که از طرف خدا به عهده کسی گذاشته می شود، البته شیعه و اهل سنت باید برای حرف خود مبنی بر اینکه امام کسی است که بعد از پیامبر سرپرستی مردم را به عهده می گیرد و تمام وظایف پیامبر را به عهده دارد فقط به او وحی نمی شود، دلیل بیاورند.
شیعیان هم دلایل عقلی دارند هم دلایل نقلی هم از آیه و قران دلیل می آورند هم دلیل عقل می آورند البته دلیل عقل به این معناست که در قران و روایات شاهد دارد.
به خاطر اینکه عقل و حس ما که ابزارهای معرفتی ما هستند برای سعادت ما کافی نبودند ما نیاز داریم که به ما انسان ها وحی شود بنابراین گروهی از انسان ها از طرف خدا به عنوان رسول الهی انتخاب شدند تا پیام های الهی را از طرف خدا در اختیار ما مردم بگذارند به این ترتیب ما نیاز داریم به پیام الهی برای رسیدن به سعادت.
آخرین پیامبر محمد است، آخرین کتاب قران و آخرین دین اسلام است بنابراین باید دین اسلام همه نیازمندی های انسان را تا آخر دنیا و قیامت پاسخ بدهد بنابراین انسان ها هر نیازی در مسیر سعادت داشتند باید توسط دین اسلام و قران پاسخ داده شود.
وقتی سراغ قران می رویم می بینیم در این کتاب خیلی از مطالب معنوی است اما برخی از مطالب در ظاهر آیات نیامده مثلا در مورد نماز که از فروع دین است آیات زیادی داریم اما در جزئیات نماز آیه ای نداریم. خداوند تبیین قران را به عهده پیامبر گذاشته و همه ما هم قبول داریم که مفسر قران پیامبر است. زمانی که پیامبر از دنیا رفتند ایا دیگر نیاز به تفسیر نداریم.
شیعه معتقد است زمانی که پیامبر در میان مردم بودند و مشکلاتی که در این 23سال داشتند فرصت نکردند تمام جزئیات و پیام های دین را در اختیار عموم مردم بگذارند البته ما قبول داریم که دین اسلام کامل بوده و پیامبر هم قوانین دین را در اختیار مردم گذاشنتد اما برخی از مطالب مورد نیاز آن زمان نبود یک سری احکام از زبان پیامبر صادر نشده ما معتقد هستیم چون دین اسلام آخرین دین است لازمه اش این است که بعد از پیامبر تا آخر عمر دنیا همیشه کسی در دنیا باشد تا نیازهای معرفتی مردم را بر اساس قرآن و فرمایشات و سنت پیامبر برای مردم تبیین کند.
شیعه معتقد است امامت ادامه رسالت و نبوت است عهد الهی و جانشین پیامبر است امام کسی است که تمام ویژگی های او را داشته باشد تمام وظایف پیامبر را دارد با این تفاوت که به او وحی نازل نمی شود.
برای دلیل نقلی باید بگویم؛ یک حدیث از پیامبر اسلام که هم در کتب شیعه است هم در کتب اهل سنت آمده معروف است به حدیث ثقلین با این عبارات "من دو چیز گرانبها را در بین شما می گذارم یکی کتاب خدا و یکی عترت" با این معنی که ای انسان ها و ای پیروان مکتب دین اسلام اگر می خواهید دچار گمراهی نشوید اگر به هر دو چنگ بزنید از گمراهی نجات می یابید.
در ادامه این حدیث آمده قرآن از عترت من جدا نیست و عترت از قرآن جدا نیست، به این معنی که شما برای اینکه قران را درست بفهمید و در فهم خود دچار مشکل نشوید باید از اهل بیت استفاده کنید و کلماتی که اهل بیت می گویند را در کنار قران قرار بدهید.
نکته ای که این روایت دارد این است که پیامبر اسلام می فرمایند این دو از هم جدا نمی شوند تا در روز قیامت بر من وارد شوند معلوم می شود همانطور که ما دائما نیاز به قران داریم نیاز به اهل بیت نیز داریم پس باید یک نفر از اهل بیت دائم در کنار قران باشد.
یکی از علمای اهل سنت به نام ابن حجر مکی در مورد این حدیث می گوید طبق این حدیث همیشه در کنار قران کسی از آل پیامبر باید باشد و ما موظف هستیم به او رجوع کنیم.
بنابراین پیامبر(ص) در حدیثی دیگر فرمودند هر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته، مرگ جاهلی به معنای مرگ کفر و ضلالت این امام باید عین اسلام باشد که نشناختن او نشناختن اسلام است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 12 بهمن 1392برچسب:, | 12:12 | نویسنده : خادم الزینب |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.